اثر ها هنري براي ما دارنده قيمتاند؛ قاليشويي در مشهد بدين مضمون كه دستكم مشتاقيم براي آنها هزينه بپردازيم و وقتمان را مصروف ديدن، تلاوت يا اين كه شنيدن آنان بكنيم. اينها آرم دهنده ارزشي ميباشند كه ما براي آنان قائليم.
ولي خصوصيتهايي كه ما مبتني بر آنها اثرها هنري را دارنده قيمت مي دانيم كدامند؟
و آيا مياقتدار براي راست گو درك كردن اينگونه باورهايي عارضه ها مويدي عرضه كنيم؟
جواب بدين دو سوال در رابطه يك تخته فرش شهري باف تبريز و يا اين كه يك قالي كوچك بختياري مارا به سوي كوششي عقلاني سوق مي دهد كه ادعاي هنري بودن آن فرشها را داريم و در حالتي كه اينگونه امكاني براي ثابت داعيه نداشته باشيم باورهاي ما در رابطه هنري بودن آن فرشها در توان يك دستور فرضي باقي مي ماند. البته آيا ادراك ما از بها يك فرش با ملاكهاي عقلاني قابل تعريفوتمجيد و تبيين ميباشد؟
بايستي اظهاركرد همگي دلايلي كه ما ممكن ميباشد بر پايه ي آنها اثري را نفيس بدانيم، به بها هنري آن ارتباطي ندارد. به عنوان مثالً گزينش فرش دستباف تحت عنوان يك اثر تجملي و ارزشي كه آن فرش خاص با تجملي بودنش براي كاربر دارااست آيا جزء قيمتهاي هنري يك تخته فرش ميباشد؟ يا تصميم به معاش سبز (عدم به كارگيري از مواد تصنعي و مصنوعي) و گران بها بودن فرش دستباف از اين منظر در معناي قيمت هنري آن ميباشد؟ مشخصاً اينگونه وجود ندارد. پس مي بايست بكوشيم از در بين خصوصيتهاي ارزشي كه بر يك تخته فرش اطلاق ميكنيم، تنهاً خصوصيتهايي را برگزينيم كه آنان را بي زيرا و چرا براي بهاگذاري هنري آن به فعاليت مي بريم.
- ۲۷ بازديد
- ۰ نظر